کارآفرینی از دل سختی‌ها
من حیدر جلال لو هستم، بنیان‌گذار برند هیراتیک. داستان من از جایی شروع شد که خیلی‌ها شاید هیچ امیدی به آینده‌ام نمی‌دادند. من در یک خانواده با وضعیت مالی متوسط به دنیا آمدم. از سن 11 سالگی مجبور بودم وارد بازار کار بشم تا کمک‌کننده خانواده باشم. شاید اولین حقوقی که گرفتم، 14 هزار تومان بیشتر به نظر نمی‌رسید، اما برای من همون 14 هزار تومان، نقطه شروعی شد که خیلی زود یاد گرفتم چطور زندگی را بسازم.
اولین کارم در یک کارخانه رنگرزی در شهرک صنعتی بود. در کنار کار در اونجا، گاهی هم بنایی می‌کردم. شب‌هایی که باید بیدار می‌ماندم تا کارم رو ادامه بدم، یادم نمی‌رود؛ برای اینکه خوابم نبرد، پشت دستم رو داغ می‌کردم. دیگه برای من خواب، یه چیز لوکس شده بود. در همون سن کم، مجبور بودم 36 ساعت بی‌وقفه کار کنم تا به سختی‌های زندگی برسم.
اما در 17 سالگی به یک شرکت صنایع چوب پیوستم و اونجا بود که یاد گرفتم با پشتکار و تلاش، می‌شه از هر شرایطی عبور کرد. 11 ماه طول کشید تا خودم رو بین 400 نفر نیرو اثبات کنم. بعد از اون مسئولیت‌های مهمی گرفتم و به مدت 4 سال در اون شرکت مشغول به کار بودم. اما این همه داستان من نبود، من یه هدف بزرگتر داشتم.
دوران کاری آزاد و علاقه‌ام به صنعت بدنسازی باعث شد که تصمیم بگیرم وارد این حیطه بشم. طراحی دستگاه‌های بدنسازی همیشه یکی از علایقم بود. با کمترین هزینه و حتی بدون سرمایه، یه کارگاه کوچیک راه انداختم. یادمه در همون روزها، استاد منصوری مالک شرکت مبارز بود که خیلی به من کمک کرد و مهارت‌های این صنعت رو به من آموخت.
راه من پر از فراز و نشیب بود. به خیلی‌ها اعتماد کردم، چک گرفتم، اما چک‌ها پاس نشد و سرمایه‌ام از بین رفت. روزها با استرس می‌گذشت و شب‌ها تا دیروقت بیدار بودم تا شاید به چیزی برسم. یکی از بدترین لحظات زندگی‌ام زمانی بود که کارگاه آتش گرفت. وقتی آتیش مهار شد و به کارگاه برگشتم، متوجه شدم که وسایلم سرقت شده. دیگه حتی برای خرید مواد اولیه تولید هم پول نداشتم، اما دست از کار نکشیدم.
سال 99 بود که با 3.5 میلیارد بدهی و بدون هیچ سرمایه‌ای تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم. زمین در شهرستان رو با یک پنجم قیمت فروختم و از نو شروع کردم. زیرزمینی 100 متری، یک کارگر، و یک امید. به تدریج توانستم تولید رو شروع کنم و در دوران کرونا، 95 درصد بدهی‌هام رو تسویه کنم. بعد از کرونا تونستم کارخونه‌ای راه بندازم که امروز در شهرک صنعتی با بیش از 40 نفر پرسنل مشغول به فعالیت هستیم.
دوران سختی بود، اما یکی از بزرگترین ضربه‌هایی که خوردم از دست دادن پسرم بود. در 9 سالگی به دلیل بیماری از دستش دادم. این اتفاق، هرچقدر که سخت بود، برام یک درس بزرگ شد. شاید اگر اون روزها پسرم کنارم بود، بیشتر از این روزها خوشحال می‌شدم که این دستاوردها رو بهش نشون می‌دادم.
حالا، با برند هیراتیک و تمام زحماتی که کشیدیم، می‌تونیم باشگاه‌های بزرگ کشور رو تجهیز کنیم و دستگاه‌های بدنسازی تولید کنیم. برای من این برند تنها یه کارخانه نیست، این نمایانگر همه سختی‌ها و تلاش‌هایی‌ست که من و همکارانم برای ساختنش انجام دادیم. همیشه سعی کردم حتی با فروش دستگاه بدنسازی اقساطی و بدون سود تمام دوستداران ورزش و افرادی که در حال راه اندازی باشگاه هستند را همراهی کنم.
و به شما که دارید برای شروع کسب‌وکارتون تلاش می‌کنید، می‌گم: “هیچ وقت تسلیم نشید. حتی اگر در بدترین شرایط هم باشید، با توکل به خدا و اراده‌ای قوی، می‌تونید از خاک بلند بشید.“
